نتایج جستجوی عبارت «اکبر مختاری» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
به یاد شهیدان علی اصغر تمنادار و محمد جواد همتائی و حسین مهربان و علی اکبر احمدزاده و ذبیح الله حقیقی و علی مروی و عباس مرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
لاله‌های آتشین                          جانفدا در راه دین              ذکرشان با ما چنین                       ما به فرمان امام جان شیرین داده ایم (2)  می‌رسد از لاله ها                          عاشقان  با صفا این پیام دلربا                              بهر قرآن و نظام                ما به فرمان امام                      جان شیرین داده‌ایم   جان شیرین داده‌ایم(2) لاله های آتشین                    پاک و ناب و بی قرین در صداقت برترین                        با وفا در راه دین بر زبانشان این کلام                       ما به فرمان امام    جان شیرین داده‌ایم (2) این عزیزان جهان                         نرّه شیران جوان اکبران این زمان                            سرفراز از امتحان در نثار این...
مرحله دوم عملیات کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
نیروهای گردان علی‌رغم خستگی ناشی از مرحله اول و شهادت تعداد زیادی از نیرو‌ها و مجروح شدن تعدادی دیگر؛ از جمله فرماندهی گردان‌، در مرحله دوم عملیات بر اساس دستور فرماندهی حضور می‌یابند. در این مرحله قرار بود ابتدا گردان فجر عمل کند و سپس گردان کمیل عملیات را ادامه دهد‌. هدف؛ عبور از نهر جاسم و ضربه به نیروهای دشمن بود‌. امّا رزمندگان فجر موفق به انجام عملیات نشده و نیروهای گردان کمیل وارد عمل می شوند...
مرحله اول عملیات کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
آری! بچه‌ها باشور و نشاط و با سرعت هر چه تمامتر خود را به منطقه عملیاتی شلمچه رساندند و وارد مرحله اول عملیات در شامگاه 19/10/1365 شدند‌. بخوانید شرح این مرحله از عملیات را از زبان آقای اصغر ماهوتی که فرماندهی گردان را عهده دار بوده است‌: تا رسیدن به خط دشمن، یک منطقه آبگرفته جلوی ما قرار داشت‌. ما باید حدود 6 کیلومتر را روی آب با قایق می‌رفتیم تا به دژ شلمچه یعنی خط اول دشمن می‌رسیدیم‌....
حال و هوای معنوی رزمندگان در عملیات کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
آقای علی اکبر همتایی در مورد حال و هوای معنوی رزمندگان گردان کمیل در این عملیات می‌گوید(1-HAMTAYEE-14) حالات معنوی بچه‌ها قابل توصیف نیست‌، صبح عملیات بچه‌ها شروع به خواندن زیارت عاشورا کردند. زیارت عاشورا هم با حالتی ساده خوانده می شد‌، همه گریه می کردند و اشک می‌ریختند. بطوریکه وقتی زیارت تمام شد و خواستیم صبحانه بخوریم بچه‌ها می‌گفتند: امشب فلانی‌، فلانی و‌... شهید می‌شوند‌، همینطور هم شد‌، همان بچه‌هایی که با سوز و گداز زیارت می‌خواندند، همه شهید...
من کار توی مشتم است
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در خط پدافندی فاو، یکی از برادران که موهای سرش بلند شده بود گفت: اگر کسی پیدا می‌شد و سر من را اصلاح می کرد‌، خوب بود‌. شهید اکبر میرزاده که در آنجا حضور داشت بلافاصله گفت: "من کار تو مشتم است[1] " و اصلاح می‌کنم. خلاصه آنکه وی آن برادر را نشاند و شروع به اصلاح موهایش کرد. اما چون برای اولین بار بود که آن شهید اقدام به اصلاح سر می‌کرد باعث شد تا قیافه آن...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید باقر نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید باقر نگهداری »
سال 1343 در روستای حسن‌آباد کوشکک، در خانواده‌ای مذهبی و کشاورز، پسری متولد شد که اورا باقر نامیدند. دوران کودکی را در دامان پدر و مادری مؤمن و پرهیزگار تربیت و با احکام نورانی اسلام آشنایی پیدا کرد. از سن هفت سالگی، تحصیلات ابتدائی خود را در روستای حسن‌آباد کوشکک آغاز کرد و این دوره را با موفقیت به پایان رساند. به دلیل اینکه علاقه فراوانی به ادامه تحصیل داشت و با وجود اینکه در روستای حسن‌آباد مدرسه...
زندگینامه جانباز علیرضا عابدی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علی رضا عابدی در تاریخ 1/4/1342 در خانواده‌ای مذهبی و عاشق اهل بیت علیهم السلام در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود‌. از همان ابتدای کودکی به خواست دایی و همچنین به علت خوابی که مادرشان دیده بودند، فرزند نورسیده را علی‌رضا نامیدند‌. وی پس از گذراندن دوران خردسالی و کودکی، در سن 7سالگی مدتی در دبستان فرهنگ اسلامی و مدتی نیز دبستان فرهمندی دوره ابتدایی را گذراند‌. پس از دوران ابتدایی در مدرسه راهنمایی ولی عصر(عج) ثبت...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حمید اکتسابی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هر دم ستاره‌ای به زمین می‌کشند و باز این آسمان غم‌زده غرق ستاره است هنوز بیست و دوم شهریورماه ۱۳۴۷ یادآور روز مبارک و خجسته‌ای است. در چنین روزی نور مقدسی در فضای خانه مؤمنی مسلمان تابید و یاری از یاران روح‌الله با میلادش دیدگان خانواده‌ای مسلمان و متدین را منور ساخت. گوهر پاک وجود حمید اکتسابی در این روز عرصه حیات را درک نموده و چشمان حقیقت‌بین او به طبیعت خاکی و جهان فانی گشوده شد. طفل نوپای خانواده پس...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید موسی علیپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید موسی علیپور »
با طلوع خورشید نهضت اسلامی در سال 1342، آفتاب زندگی موسی نیز در روستای شکرویه، نورافشانی نمود. بذر شادمانی و شکوفه‌های لبخند را با خود به همراه آورد و محیط خانه را پر از طراوت کرد. پدر، نام موسی را به امید اینکه فرزندش روزی همچو موسی(ع) عصای مبارزه به دست گیرد و علیه ستمگران بتازد، برای فرزندنش انتخاب کرد. مادر، موسی را که تنها فرزند و امید زندگی‌اش بود به زیر پروبال گرفت و با عطوفت و...
رویای شهادت
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل می‌کند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم‌. بچه‌ها با هم شوخی می‌کردند‌‌ و بعضی از آنها می‌گفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید‌ و ما را حلال کنید‌. یکی از برادر‌ها به نام آقای حسین راحتی‌ که خیلی شوخ طبع بود‌، گفت: بچه‌ها من از این عملیات بر نمی‌گردم. به او گفتم: چطور فهمیدی‌، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید می‌شوم‌!...